بسمه تعالی

 اینجانب محمدباقرآخوندی در تیر ماه سال 1346 در روستای اناران از توابع شهرستان نهبندان چشم به جهان گشودم .دوره ابتدائی را در روستا و سپس در شهر بیرجند سالهای دوم و سوم راهنمائی را با موفقیت به اتمام رسانده ، در ابتدای ورود به دوره دبیرستان در انتخاب رشته دچار تردید بودم . علاقه جدی خود بنده از ابتدای تحصیل دروس علوم دینی بود . طبق مشاوره ای که داشتم تصمیم گرفتم پس از اخذ دیپلم به حوزه علمیه وارد شوم و ادامه تحصیل دهم . در دوره دبیرستان اتفاقات مهم و اساسی در زندگی بنده بوجودآمد که تمام شخصیت بنده  تحت تاثیر آن بوده است . از ابتدای ورود به دبیرستان در بسیج ، انجمن اسلامی دبیرستان و سپس اتحادیه های انجمن اسلامی دانش آموزان بیرجند عضو بودم و فعالیتهای متعددی را از جمله جمع آوری کمک  به جبهه ، برگزاری کلاسهای آموزشی و تربیتی و غیره ، ساماندهی کردم .  با سختی های فراوان سالهای سوم و چهارم دبیرستان را سپری کردم و دیپلم گرفتم . پس از اخذ دیپلم قصد حوزه علمیه قم را کردم و از طرف بنیاد شهید جهت پذیرش به آنجا معرفی شدم اما پدرم با دانشگاه بیشتر موافق بود به همین خاطر مجبور شدم یک سالی را که هنوز تا سربازی مانده بود تلاش کنم و در دانشگاه شرکت کنم .

پس از یک سال تحصیل در دانشگاه متوجه شدم که علاقه و استعداد بنده چیز دیگری است . بنابراین پس از گذراندن دو ترم در دانشگاه دروس دانشگاهی را رها نمودم و به حوزه علمیه مشهد وارد شدم .  در مدت چهار سال سطح را در حوزه به پایان رساندم و به دلیل علاقه فراوانی که به فلسفه و عرفان داشتم در کنار دروس معمول حوزه، بدایه ،نهایه و منظومه ملا هادی سبزواری ، در فلسفه و بخشهائی ازاسفار را نیز خواندم . در سال 1369 به اصرار اطرافیان در دانشگاه مجدداً شرکت کردم و با پذیرش در رشته پژوهشگری علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد دانشگاه و حوزه را در کنار هم ادامه دادم . در این مدت سعی وافری برای همکاری با مجلات و روزنامه ها بویژه با روزنامه قدس داشتم . به دلیل تسلط بنده به زبان عربی به صورت مداوم مقالات را ترجمه و به روزنامه می سپردم . در سال 1373 دوره کارشناسی را به پایان رسانده و در سال بعد آن یعنی 1374 در دوره کارشناسی ارشد در دانشگاه فردوسی مشهد در همین رشته پذیرفته شدم . دوره کارشناسی ارشد را در سال 1377 به پایان رساندم و به صورت گسترده وارد کارها و فعالیتهای پژوهشی شدم . به دلیل علاقه مندی به مسائل مذهبی پایان نامه دوره کارشناسی بنده عبارت بود از: از خود باختگی فرهنگی  از دیدگاه جلال آل احمد و اسلامی ندوشن . و پایان نامه کارشناسی ارشد نیز عبارت بود از : هویت ملی و مذهبی جوانان مشهد،  که بعداً تبدیل به کتاب شد .  درسال 86 در دوره دکتری پذیرفته شدم و هم اکنون در حال ادامه آن هستم .

فعالیتهای پژوهشی خویش را از سال 1370 با جهاد سازندگی، جهاد دانشگاهی و به صورت گسترده با دفتر تبلیغات اسلامی خراسان آغاز کردم . در دفتر تبلیغات فعالیت های پژوهشی زیادی توسط اینجانب انجام گرفت . اما سعی بنده و لطف الهی باعث شد در بحث قرآن به صورت تخصصی کار کنم .

پروژه ای تحت عنوان " مفاهیم اجتماعی در قرآن " تعریف شد و قرار بر این شد که گروه علوم اجتماعی دفتر که به تازگی با حضور چند نفر از دوستان شکل گرفته بود با کار روی تفسیر راهنما ادامه یابد . نمونه اولیه کار توسط دکتر اورعی به عنوان      ناظر ارئه و به تصویب دفتر رسید . بنده نیز به اتفاق چند نفر از دوستان قرار شد این کار را پی گیری کنیم . عشق و علاقه بنده به قرآن باعث شد که از تمام وجودم  برای این کار مایه گذاشتم و هیچ گاه احساس ضعف و خستگی نکردم . بعد از دو سال که از اجرای طرح می گذشت تقریبا غیر از یک نفر همه دوستان کنار رفتند و گروه به دو نفر تقلیل یافت . از این به بعد تمام پروژه به بنده واگذار شد و قرار داد هر سال با بنده تجدید می شد . این پروژه حدود 8 سال به طول انجامید . تمام مفاهیم اجتماعی قرآن        از تفسیر راهنما ، المیزان و نمونه به صورت گزاره های منطقی استخراج و ذیل هر آیه درج گردید، بسیاری از مواقع در حین کار هیچ نکته ای را نمی توانستم استخراج و استنباط کنم که در خیلی از مواقع توسل به ائمه اطهار و حضرت علی ابن موسی الرضا کارساز می شد . به خوبی به خاطر دارم که اولین باری که به عمره ( در سال 76 ) مشرف شدم اولین خواسته بنده این بود که بتوانم این کار را به انجام برسانم و تمام زندگی ام در جهت قرآن قرار گیرد . پس از اتمام این پروژه در طرحی دیگر قرار شد این گزاره ها که به ده هزار گزاره جامعه شناسی بالغ می گشت طبقه بندی و ارئه گردد. این طرح نیز طی دو سال انجام  گرفت ، با طبقه بندی صورت گرفته، 66 موضوع جامعه شناختی مشخص  و گزاره های ذیل آن ارائه گردید . لازم به ذکر است روش تحقیق این کار در مقاله ای در چند همایش قرآنی در تهران وقم ارئه و توضیح داده شد و نهایتا در مجموعه مقالات همایشی بومی سازی جامعه شناسی در قم منتشر گردید . این کار زمینه مساعدی برای برنامه ریزی بر مبنای قرآن مجید فراهم کرده که حقیر از ذات اقدس الهی خواسته ام تا آخر عمر در خدمت قرآن و این مباحث قرار گیرم . مرحله سوم این پروژه تفسیر و تبیین 66 موضوع جامعه شناختی بدست آمده است که انشاا لله به خواست حق و عنایت اهل بیت علیهم اسلام باید پی گیری شود . بر خود فرض می دانم با تلاش و کوشش بیشتر این مرحله را نیز به سرانجام برسانم . که لازمه آن داشتن محیطی آرام بی دغدغه و خالی از امور اجرائی است .  به لطف و عنایت الهی سعی می کنم این  کتل  مهم را نیز از پیش رو بردارم و در این راستا قرار گیرم .